فهرست مطالب
تا به حال پیش آمده یک شعار تبلیغاتی را در جمع دوستانه تکرار کنید یا در مکالمات روزمره به طنز از آن استفاده کنید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، پس بدون اینکه بدانید با کپی رایتینگ روبهرو بودهاید. بسیاری از ما تحت تأثیر یک جمله دلنشین و تأثیرگذار از یک تبلیغ ماندگار، تصمیم میگیریم که از چه محصول یا خدماتی استفاده کنیم. اگر از این زاویه به کپی رایتینگ نگاه کنیم، میبینیم که مفهوم پیچیدهای ندارد.
اما باید جنبه دیگری از ماجرا را هم ببینیم. چند بار یک تبلیغ واقعاً توانسته در ذهن ما بماند و حتی بر تصمیمگیریها و اقداماتمان تأثیر بگذارد؟ تعداد این تبلیغها در مقایسه با انبوه تبلیغات فراموششدنی، بسیار محدود است.
این یعنی هرچند درک مفهوم کپی رایتینگ ساده به نظر میرسد، اما اجرای آن بهگونهای که اثری ماندگار بگذارد، چالشبرانگیز است. گاهی یک جمله ساده مانند این شعار معروف نایک میتواند تأثیر عمیقی داشته باشد:
«اگر بدنی دارید، پس قهرمان هستید.»
خواندن این جمله حس میکند که نهتنها تمام قهرمانان از برند نایک استفاده میکنند، بلکه خرید محصولات آن به شما این حس را القا میکند که برای بدن خود ارزش قائل هستید؛ حسی که بیشک شایستهاش هستید.
با این حال، خلق چنین جملات ساده و درعینحال تأثیرگذار کار آسانی نیست. اگر میخواهید در کار خود موفق و الهامبخش باشید، با ما در ادامه این مطلب همراه شوید.
کپی رایتینگ (Copywriting) چیست؟
کپی رایتینگ یکی از مهمترین عناصر در بازاریابی و تبلیغات است. در واقع، کپی رایتینگ به معنای استفاده از کلماتی است که بازاریابها از آن برای ترغیب افراد به انجام یک اقدام خاص پس از خواندن یا شنیدن آن استفاده میکنند.
در کپی رایتینگ، متن مورد استفاده با عنوان «کپی» (Copy) شناخته میشود و به همین دلیل این فرآیند به «کپی رایتینگ» یا همان تبلیغنویسی معروف است. این مفهوم اصطلاح جدیدی نیست. واژه «کپی» برای اولین بار در سال 1828 توسط نوح وبستر تعریف شد. با ظهور اینترنت و رشد دیجیتال مارکتینگ، کپی رایتینگ دچار تحول شد و از تبلیغات سنتی فاصله گرفت و وارد دنیای دیجیتال شد.
کپی رایتینگ مانند یک دعوت عمومی برای اقدام است. هدف کپی رایترها این است که مردم را وادار کنند تا احساسی خاص را تجربه کنند، درباره یک موضوع فکر کنند یا واکنشی نشان دهند. در حالت ایدهآل، کپی رایتینگ باید افراد را تشویق کند که مثلاً نام یک برند یا شعار تبلیغاتی را جستجو کنند و بیشتر درباره آن بدانند.
اما این همه ماجرا نیست. یک کپی رایتینگ خوب فقط «کوتاه و شیرین» نیست.
کپی رایتینگ چگونه کار میکند؟
کپی رایتینگ فرآیند نوشتن متونی متقاعدکننده است که مخاطبان را به انجام اقدامی خاص ترغیب میکند. این اقدام میتواند خرید یک محصول، کلیک روی یک لینک، پرداخت برای کمکهای مالی، یا ثبتنام در یک برنامه باشد.
مطالب کپی رایتینگ میتوانند به شکل تبلیغات متنی باشند که به صورت چاپی یا آنلاین منتشر میشوند. همچنین، میتوانند شامل متنهای صوتی، مانند اسکریپتهایی باشند که برای ویدیوها یا تبلیغات استفاده میشوند.
کپی رایتینگ در اطراف ما
ممکن است متوجه نباشید، اما کپی رایتینگ در همهجا وجود دارد. از تبلیغات رستورانهای محلی گرفته تا کاتالوگها، ایمیلهای تبلیغاتی، درخواستهای کمک مالی، یا نامههای فروش محصولات و خدمات مختلف، همه اینها نمونههایی از کپی رایتینگ هستند.
کپی رایتینگ فراتر از محتوای چاپی است. بسیاری از مطالب آنلاین نیز نوعی کپی رایتینگ محسوب میشوند؛ مثلاً صفحات وب، گزارشهای رایگانی که برای دانلود آنها ثبتنام میکنید، یا ایمیلهایی که پس از ثبتنام دریافت میکنید.
کپی رایتینگ گفتاری
آنچه میشنوید هم میتواند نمونهای از کپی رایتینگ باشد. تبلیغات تلویزیونی، نقد و بررسی محصولات در یوتیوب، یا حتی ویدیوهای آموزشی کوتاه درباره یک محصول، همگی نمونههایی از کپی رایتینگ هستند که از طریق گفتار ارائه میشوند.
در نهایت، کپی رایتینگ هنری است که هدف آن ایجاد ارتباط قوی و تأثیرگذار با مخاطب است تا او را برای انجام اقدامی خاص ترغیب کند.
کپی رایتر کیست؟
کپی رایتر یک نویسنده حرفهای و آموزشدیده است که وظیفه اصلیاش نوشتن متنهای تبلیغاتی و بازاریابی یا همان «کپی» (Copy) است. این فرد همان کسی است که فرآیند کپی رایتینگ را اجرا میکند و متنهایی متقاعدکننده مینویسد تا مخاطبان را به انجام اقداماتی مثل خرید، کلیک یا ثبتنام ترغیب کند.
وقتی صحبت از کپی رایتینگ میشود، باید به کپی رایترها نیز توجه کرد؛ زیرا آنها بازیگران اصلی این هنر هستند.
آیا کپی رایترها نویسندههای مادرزاد هستند؟
خیر! هیچ کپی رایتر ماهری بهطور مادرزاد نویسندهای حرفهای نبوده است. همانطور که نمیتوان تصور کرد هر کسی بدون تمرین و یادگیری میتواند نویسندهای موفق شود، کپی رایترها هم با تلاش، پشتکار و آموزش، این مهارت را کسب کردهاند. خبر خوب این است که هر فردی با یادگیری اصول کپی رایتینگ و تمرین مداوم میتواند در این حوزه به موفقیت برسد.
اگر نگران هستید که نمیتوانید کپی رایتر شوید…
بسیاری از افراد از ورود به دنیای کپی رایتینگ میترسند و نگراناند که نتوانند در این مسیر موفق باشند. اما همین نگرانی میتواند به نفع شما باشد! اگر دیگران از ورود به این حوزه منصرف شوند، شما با یادگیری اصول و مهارتهای لازم، فرصت دارید در این زمینه بدرخشید. کافی است اصول اولیه را یاد بگیرید، تمرین کنید و تجربه بهدست آورید.
کپی رایتینگ نهتنها یک مهارت ضروری در دنیای بازاریابی است، بلکه میتواند درهای بسیاری از فرصتها را برای شما باز کند. با یادگیری این هنر، میتوانید تأثیری عمیق بر مخاطبان خود بگذارید و آنها را به اقداماتی که مدنظر دارید ترغیب کنید.
تفاوت کپی رایتینگ با تولید محتوا چیست؟
بسیاری از افراد تصور میکنند کپی رایتینگ و تولید محتوا یکسان هستند و تفاوتی میان آنها وجود ندارد. اما در مقابل، عدهای دیگر معتقدند که این دو کاملاً با یکدیگر متفاوتاند و اهداف و رویکردهای جداگانهای دارند.
برای روشن شدن این موضوع، بهتر است هر دو دیدگاه را بررسی کنیم تا بتوانید قضاوت خود را داشته باشید.
شباهتها
اگر تولید محتوا را فرآیندی بدانیم که هدفش متقاعد کردن کاربران برای انجام یک اقدام خاص باشد، میتوان گفت که تولید محتوا در این زمینه، نوعی از کپی رایتینگ است. چرا که هدف کپی رایتینگ نیز تشویق مخاطبان به اقدامات عملی است.
تفاوتها
با این حال، تفاوتهای مهمی میان کپی رایتینگ و تولید محتوا وجود دارد:
- هدفگذاری:
- کپی رایتینگ بر فروش تمرکز دارد. هدف اصلی آن متقاعد کردن مخاطب برای خرید محصول یا استفاده از خدمات است.
- تولید محتوا بر ارائه اطلاعات و آموزش تمرکز دارد و معمولاً هدفش جذب و نگهداشتن مخاطب در بلندمدت است.
- نوع متن:
- کپی رایتینگ معمولاً کوتاه و مستقیم است. متنهای تبلیغاتی، شعارها، و پیامهای فروش نمونههایی از کپی رایتینگ هستند.
- تولید محتوا اغلب طولانیتر است و شامل مقالات، وبلاگها، راهنماها، و ویدیوهای آموزشی میشود.
- اثرگذاری فوری:
- کپی رایتینگ به دنبال ایجاد تأثیر فوری است و مخاطب را در لحظه به اقدام وامیدارد.
- تولید محتوا بیشتر به ایجاد اعتماد و ارتباط طولانیمدت با مخاطب توجه دارد.
تفاوتهای اصلی کپی رایتینگ و تولید محتوا
1. هدف اصلی
- کپی رایتینگ: فروش مستقیم محصول یا خدمات. کپی رایتر تلاش میکند با متنی جذاب و متقاعدکننده، مخاطب را ترغیب کند تا فوراً اقدام به خرید یا استفاده از خدمات کند.
- تولید محتوا: اطلاعرسانی و آموزش. نویسنده محتوا با ارائه اطلاعات دقیق و جامع، مخاطب را برای تصمیمگیری آگاهانه در آینده آماده میکند. فروش در اینجا نتیجه غیرمستقیم ارائه محتوای ارزشمند است.
2. تأثیر فوری در مقابل تأثیر بلندمدت
- کپی رایتینگ: احساس ضرورت و فوریت ایجاد میکند تا مخاطب سریعاً دست به اقدام بزند.
- تولید محتوا: اطلاعاتی ارائه میدهد که به مخاطب زمان فکر کردن و تصمیمگیری آگاهانه را میدهد.
3. تمرکز بر سئو
- تولید محتوا: بیشتر بر سئو متمرکز است. نویسندگان محتوا از کلمات کلیدی و استراتژیهای بهینهسازی برای جذب ترافیک ارگانیک به وبسایت استفاده میکنند.
- کپی رایتینگ: گرچه ممکن است از سئو استفاده کند، اما تمرکز اصلی آن بر مهارتهای متقاعدسازی و فروش است.
4. طول محتوا
- کپی رایتینگ: معمولاً کوتاه و مختصر است. نمونهها شامل شعارهای تبلیغاتی، آگهیهای آنلاین، کاتالوگها، کارت پستالها و محتوای شبکههای اجتماعی است.
- تولید محتوا: محتوای بلند و جزئیتر را شامل میشود، مانند مقالات، پستهای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی، وایت پیپرها و خبرنامههای ایمیلی.
5. نقش در جذب و تبدیل ترافیک
- تولید محتوا: هدف اصلی جذب ترافیک ارگانیک از طریق محتوای باکیفیت است.
- کپی رایتینگ: این ترافیک جذبشده را به مشتری بالقوه تبدیل میکند و فروش مستقیم را رقم میزند.
در یک جمله، تولید محتوا برای هدایت ترافیک ارگانیک طراحی شده است، در حالی که کپی رایتینگ این ترافیک را به مشتری تبدیل میکند. هر دو برای موفقیت در بازاریابی دیجیتال ضروری هستند، اما با اهداف و استراتژیهای متفاوت عمل میکنند.
اهمیت و نقش کپی رایتینگ در بازاریابی محتوا
کپی رایتینگ و بازاریابی محتوا دو عنصر مکمل در دنیای دیجیتال مارکتینگ هستند که هر کدام نقش منحصربهفردی را ایفا میکنند. در ادامه به توضیح اهمیت و نقش کپی رایتینگ در بازاریابی محتوا میپردازیم:
1. هدایت مخاطب در قیف فروش (Sales Funnel)
کپی رایتینگ بهعنوان ابزاری کلیدی در قیف فروش عمل میکند.
- بازاریابی محتوا: در ابتدای قیف فروش، محتوای آموزشی و ارزشمند ارائه میدهد تا مخاطب را جذب کند.
- کپی رایتینگ: در مراحل بعدی قیف، مخاطب را تشویق میکند تا اقدام کند؛ چه این اقدام خرید باشد، چه ثبتنام یا حتی کلیک روی یک لینک.
2. تبدیل مخاطب به مشتری (Conversion)
هدف اصلی کپی رایتینگ تبدیل است.
- در حالی که بازاریابی محتوا تلاش میکند مخاطب را با ارائه اطلاعات آموزشی به خود جذب کند، کپی رایتینگ این مخاطب را به مشتری بالفعل تبدیل میکند.
- متنهای متقاعدکننده و استراتژیک کپی رایتینگ، مخاطب را از مرحله “فکر کردن” به مرحله “عمل کردن” هدایت میکنند.
3. مکملی برای ایجاد ارتباط بلندمدت
بازاریابی محتوا بهدنبال ایجاد روابط بلندمدت با مخاطبان است، اما کپی رایتینگ این رابطه را تقویت میکند:
- بازاریابی محتوا: برند را بهعنوان یک منبع آموزشی و قابل اعتماد معرفی میکند.
- کپی رایتینگ: به این اعتماد جهت میدهد و خواننده را به سمت اقدامی خاص هدایت میکند، مانند خرید یا اشتراکگذاری محتوا.
4. ایجاد حس اورژانسی و متقاعدسازی
بازاریابی محتوا معمولاً جنبه اطلاعرسانی دارد، اما کپی رایتینگ احساس ضرورت و فوریت ایجاد میکند.
- مثلاً جملاتی مانند “فقط تا فردا فرصت دارید!” یا “همین حالا اقدام کنید!” نمونههایی از کپی رایتینگ هستند که تأثیر فوری بر تصمیمگیری مخاطب دارند.
5. شناخت عمیق مخاطب
هر دو استراتژی برای موفقیت باید مخاطب را بهخوبی بشناسند:
- بازاریابی محتوا: با ارائه محتوای مرتبط، نیازها و علایق مخاطب را هدف قرار میدهد.
- کپی رایتینگ: این شناخت را به کار میگیرد تا تردیدهای مخاطب را برطرف کرده و او را متقاعد به اقدام کند.
کپی رایتینگ قلب تپنده استراتژی بازاریابی محتوا است. بازاریابی محتوا بدون کپی رایتینگ نمیتواند مخاطبان را به مرحله اقدام هدایت کند، و کپی رایتینگ بدون محتوای جذاب و آموزشی، بستر لازم برای جذب مخاطب را ندارد. این دو استراتژی در کنار هم، شبکهای قدرتمند برای جذب، حفظ و تبدیل مخاطبان به مشتری ایجاد میکنند.
تولید چه محتواهایی به مهارت کپی رایتینگ نیاز دارد؟
کپی رایتینگ بهطور خاص برای محتواهایی استفاده میشود که هدف آنها جذب سریع مخاطب و تشویق به اقدام فوری است. در ادامه به برخی از انواع محتواهایی که به مهارت کپی رایتینگ نیاز دارند، اشاره میکنیم:
1. تبلیغات آنلاین (بنرها و تبلیغات کلیکی)
- متنهایی که در تبلیغات گوگل، شبکههای اجتماعی یا بنرهای تبلیغاتی استفاده میشوند.
- این متنها باید کوتاه، جذاب و متقاعدکننده باشند تا کاربر را به کلیک روی تبلیغ تشویق کنند.
2. محتوای شبکههای اجتماعی
- پستها و کپشنهایی که برای معرفی محصولات یا خدمات نوشته میشوند.
- هدف این محتواها معمولاً جلب توجه کاربران و افزایش تعامل است.
- مثال: «فقط امروز! 50% تخفیف روی تمام محصولات. فرصت را از دست ندهید!»
3. ایمیل مارکتینگ
- ایمیلهای تبلیغاتی یا خبرنامههایی که هدف آنها تشویق به اقدام (مانند خرید، ثبتنام یا کلیک روی لینک) است.
- عنوان ایمیل و متن آن باید جذاب و متقاعدکننده باشد.
4. شعارهای تبلیغاتی (Taglines)
- جملات کوتاهی که هویت و مزیت برند را به مخاطب منتقل میکنند.
- مثال: «فقط با یک کلیک، زندگی آسانتر میشود!»
5. محتوای صفحه محصول
- توضیحات محصول و عبارات تبلیغاتی در صفحه محصول یا بستهبندی.
- این محتوا باید ویژگیها و مزایای محصول را بهصورت مختصر و جذاب بیان کند.
- مثال: «کرم مرطوبکنندهای که پوست شما را 24 ساعت شاداب نگه میدارد!»
6. اسکریپتهای تبلیغاتی (تصویری و صوتی)
- متنهایی که برای ویدیوها، تبلیغات تلویزیونی یا پادکستهای تبلیغاتی نوشته میشوند.
- این متنها باید از همان لحظه اول، توجه مخاطب را جلب کنند و پیام برند را منتقل کنند.
7. صفحات فرود (Landing Pages)
- صفحات وبی که هدف آنها جمعآوری اطلاعات یا تشویق به اقدام (مانند ثبتنام یا خرید) است.
- متن این صفحات باید قانعکننده و متمرکز بر CTA باشد.
8. تبلیغات چاپی
- بروشورها، کاتالوگها، و آگهیهای چاپی که در رسانههای سنتی منتشر میشوند.
- این متنها معمولاً باید در کوتاهترین زمان ممکن پیام تبلیغاتی را منتقل کنند.
ویژگی مشترک این محتواها
در تمامی این موارد، هدف اصلی کپی رایتینگ ایجاد متنهایی است که:
- توجه مخاطب را فوراً جلب کند.
- پیام را بهصورت شفاف و جذاب منتقل کند.
- کاربر را به انجام یک اقدام خاص (مانند خرید یا کلیک) ترغیب کند.
کپی رایتینگ هنر ترکیب خلاقیت و مهارت متقاعدسازی است که تأثیر قابل توجهی بر موفقیت استراتژیهای بازاریابی دارد.
با انواع کپی رایتینگ آشنا شوید
کپی رایتینگ انواع مختلفی دارد و هر شخصی که کپی رایتر است، بر اساس نیاز مجموعه خود باید یکی از آنها را بهکار بگیرد. یک کپی رایتر باید برای تمام موقعیتها آماده باشد.
- کپی رایتینگ وب سایت
کپی رایتینگ وب سایت برای هر کپی رایتر یک مهارت ضروری است. شما برای وب سایت خود به این نوع کپی رایتینگ نیاز دارید و میتوانید در صفحات اصلی، صفحات فرود و موارد دیگر کپی رایتینگ را بهکار بگیرید. هر یک از صفحات وب سایت شما – یا در برخی موارد، بخش هایی از یک صفحه – باید اطلاعات خاصی را به بینندگان منتقل کند و آنها را ترغیب کند تا کاری که انتظار دارید را انجام دهند. - سئو کپی رایتینگ
کپی رایتینگ سئو عبارت است از نوشتن محتوایی که با کلمات کلیدی، وبسایت شما را بهینهسازی میکند تا ترافیک ارگانیک خود را افزایش دهید. این یک مهارت حیاتی برای هر بازاریابی است که سعی در رشد یک تجارت دیجیتال دارد. - کپی رایتینگ محصول
همه انواع کپی رایتینگ تبلیغاتی هستند، اما این نوع کپی رایتینگ بهطور خاص بر روی نمایش محصول شما متمرکز است. برای صفحات محصول، ویژگیها و توضیحات محصول یک تبلیغ نویسی خوب بهتر از هرچیز دیگری است.
بهترین راه برای نزدیک شدن به کپی رایتینگ محصول، در نظر گرفتن مشتریانتان است. این بدان معناست که به خواستههای آنها گوش بسپارید، مشکلات آنها را حل کنید و مستقیماً در مورد اینکه چگونه محصول شما با نیازهای آنها مطابقت دارد صحبت کنید. - کپی رایتینگ B2B
B2B مخفف Business to Business است. شرکتهای B2B محصولات یا خدمات خود را به سایر مشاغل میفروشند. برای کپینویسی B2B، باید نسخهای بنویسید که برای افرادی که نماینده کسبوکار هستند جذاب باشد. - کپی رایتینگ B2C
B2C مخفف از کسبوکار به مصرف کننده(business to consumer) است. شرکتهای B2C محصولات یا خدمات خود را مستقیماً به افرادی که به آنها نیاز دارند میفروشند. به فروشگاههایی فکر کنید که میبینید، و حتی فروشگاههایی که به آنها سر میزنید. هدف کپی رایتینگ B2C تحریک یک اقدام و بیشتر اوقات اقدام به خرید است. برخلاف مشاغل، مصرف کنندگان خیلی زود خرید خود را عملی میکنند. - کپی رایتینگ پاسخ مستقیم
کپی رایتینگ پاسخ مستقیم به دلیل تأکید بر فوری بودن قابل توجه است. این نوع کپی رایتینگ خواننده را تشویق میکند تا لحظهای که خواندن متن تمام میشود، اقدامی انجام دهد. - کپی رایتینگ تبلیغاتی
نوع دیگری از کپی رایتینگ که بازاریابها با آن مواجه میشوند، کپی رایتینگ تبلیغاتی است. این نوع تبلیغ نویسی میتواند برای برچسبهای بیلبورد، توضیحاتی برای پستهای شبکه اجتماعی، اسکریپتهای ویدئویی برای تبلیغات پادکست و موارد دیگر باشد. - کپی رایتینگ در رسانههای اجتماعی
تعریف این نوع کپی رایتینگ کمی مشکل است. فعالیتهای شخصی در شبکهای اجتماعی، مانند کامنتی که برای برادرزاده خود در اینستاگرام میگذارید، کپی رایتینگ نیست، اما هنگامی که از اکانت شرکت خود محتوایی را به اشتراک میگذارید و با مخاطبان خود تعامل میکنید، در حال کپی رایتینگ هستید. فقط باید مطمئن شوید که در مورد کپی رایتینگ، استراتژی درستی دارید. - کپی رایتینگ خلاقانه
این مورد ممکن است بهعنوان نوعی کپی رایتینگ به حساب نیاید و بیشتر یک رویکرد برای کپی رایتینگ باشد تمرکز بر تبلیغ نویسی خلاقانه و متقاعد کننده میتواند کمک کند تا از سر و صداها دور شوید و یک کار تأثیرگذار انجام دهید. اگر برای کپی رایتینگ خلاقانه که در ذهن باقی میماند یک چیز مهم را بخواهیم معرفی کنیم، میگوییم: بازی با کلمات.
اصول و تکنیک های اصلی کپی رایتینگ چیست؟
برای اطمینان از اینکه کپی رایتینگ شما از یک استراتژی موفق پیروی میکند، باید برخی از اصول و تکنیک های کپی رایتینگ را بدانید. در ادامه مهمترین موارد را آوردهایم.
1. بدانید که مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند.
شما باید بدانید که برای چه کسی مینویسید. در غیر این صورت آنقدر که انتظار دارید، بازدید نخواهید داشت. ابتدا شخصیت مشتری خود را مشخص کنید. این یک شخصیت نیمه تخیلی است که نشان میدهد مشتری ایده آل شما چه خصوصیاتی دارد. تعریف سن، جنس، شغل، علایق، سرگرمیها و هر نوع اطلاعات دیگری که به درک مشخصات و رفتار این افراد مرتبط است، اهمیت دارد.
به این ترتیب، امکان تولید محتوا برای مشتریان بالقوه شما، با سبک و رویکردی که به واقعیت آنها نزدیک است، امکانپذیر خواهد بود و امکان تبدیل را افزایش میدهد.
2. لحن و زبان مناسب را انتخاب کنید.
در مبحث رویکرد کپی رایتینگ، ضروری است لحن و زبان محتوای شما مشخص باشد. پس از تعریف پرسونا، این کار را بسیار آسان کردهاید.
3. عناوین قاتل (killer titles) ایجاد کنید.
عنوان متن اولین تماسی است که خواننده با محتوای شما دارد و همچنین عنوان، برای موتورهای جستجو یکی از مهمترین عناصر است. قالبهای عنوان مختلفی وجود دارد: میتواند با اعداد شروع شود، سؤالی طرح کند، موضوعی را ارائه کند، تحریک کند، و بسیاری از راههای دیگر.
نکته مهم در عنوان این است که ساده باشد،حاوی کلمه کلیدی باشد و از 55 کاراکتر تجاوز نکند.
4. با خواننده ارتباط برقرار کنید.
برای ایجاد یک رابطه قابل اعتماد بین شما و مشتری بالقوه خود، باید با آنها ارتباط برقرار کنید.
بنابراین، هنگام برنامهریزی یک محتوا، راهبردهایی را فهرست کنید که باید اتخاذ شود تا خواننده احساس کند با در نظر گرفتن شخصیت او نوشته شده است.
شما صرفاً محتوا یا خدمات خود را نمیفروشید، بلکه به بازدیدکننده وبلاگ خود نشان میدهید آنچه را که او نیاز دارد، از طریق محتوای آموزشی و غنی ارائه میدهید.
5. از افعال عملی استفاده کنید.
چگونه میتوان احساس فوریت را در خواننده برانگیخت؟ یا این احساس که اگر از شما پیروی نکنند، احتمالاً فرصتی بینظیر را از دست خواهند داد؟
به یاد داشته باشید که هدف اصلی کپی رایتینگ این است که بازدیدکننده وبلاگ یا وب سایت شما عمل تعریف شده توسط شما را دنبال کند.
برای اینکه خواننده پیام را بفهمد و بداند چه کاری باید انجام شود، توصیه میشود از افعال امری، عمدتاً در عنوان، در عنوان فرعی و در CTA استفاده کنید.
6. مقایسه کنید.
بشر از زمانهای بسیار قدیم برای شفافسازی ایدهها از تشبیهات و استعارهها استفاده کرده است و دلایلی وجود دارد که چرا این استراتژی بسیار خوب عمل میکند.
اول آن که، مردم بیشتر پذیرای اطلاعات آشنا هستند. از این گذشته، درک یک مفهوم کاملاً جدید، انرژی زیادی نیاز دارد. علاوه بر این، مغز ما خاطرات جدیدی از دیگران میسازد و بین آنها ارتباط برقرار میکند. بنابراین، اگر بتوانید مفهومی را مطرح کنید که برای خواننده آشنا باشد و آن اطلاعات را با ایدهای که در حال انتقال آن هستید مرتبط کنید، شانس تثبیت محتوا در ذهن مخاطب را بالا بردهاید.
با این حال، مهم است که از مقایسه مستقیم با رقبا اجتناب کنید، این نوع نگرش علاوه بر اینکه یک رفتار اخلاقی نیست، باعث ایجاد شبهه میشود.
7. از اعداد و نظرسنجی ها استفاده کنید.
اگر در عنوان از اعداد استفاده کنید، هرکسی که درحال مطالعه است، از قبل متوجه خواهد شد که چه تعداد راهنمایی در سراسر مقاله ارائه خواهد شد. به عنوان مثال: « 9 معیار مهم در کپی رایتینگ را بیاموزید».
8. ایرادات را پیش بینی کنید.
یکی از اهداف اصلی کپی رایتینگ رفع ایرادات است، یعنی آن شک و تردیدهایی که دنبالکننده یا مشتری احتمالی شما در مورد شرکت یا محصول شما دارد را از قبل پیشبینی کرده و رفع کند.
این ایرادات باید در حین تحقیق و ایجاد شخصیت شناسایی شوند، اما میتوان آنها را با توجه به رفتار مخاطبان و همچنین رقبای شما نیز بهروز کرد.
کپی رایتر مانند یک فروشنده خوب، باید آماده پاسخگویی به سوالات خواننده باشد.
9. روی اقناع کار کنید.
از آنجایی که متقاعدسازی در قلب یک استراتژی خوب از کپی رایتینگ قرار دارد، دانستن برخی از اصول روانشناختی برای افزایش قدرت متقاعدسازی شما ضروری است.
رابرت سیالدینی در پرفروشترین کتاب خود با عنوان «نفوذ: روانشناسی متقاعدسازی» توضیح میدهد که رفتار انسان توسط برخی قوانین اساسی هدایت میشود. هر کدام را در زیر ببینید:
- ارتباط متقابل: انسانها تمایل دارند به یک عمل با عملی معادل پاسخ دهند، بنابراین اگر میخواهید مصرفکننده کاری برای شما انجام دهد، ابتدا باید چیز باارزشی به او تحویل دهید.
- اثبات اجتماعی: از آنجایی که افراد تحت تأثیر دیگران قرار میگیرند، توصیفات و داستانهای موفقیت راههای قدرتمندی برای افزایش اعتبار محتوای شما هستند.
- محبت: از آنجایی که تمایل داریم با افرادی که شبیه خودمان هستند راحتتر و عمیقتر ارتباط برقرار کنیم، تمایل داریم برای فروشندهای که مشکلی مشابه ما را تجربه کرده است توجه و احترام بیشتری قائل شویم.
- اقتدار: این اصل نشان میدهد که مردم بیشتر به کسانی که آنها را برتر میدانند، احترام میگذارند.
- انسجام: هنگامی که مردم بهطور عمومی به چیزی متعهد میشوند، از نظر روانی برای رفتار و ارائه نتیجه اعلام شده تحت فشار قرار میگیرند.
- کمبود: این ماشه زمانی فعال میشود که احتمال از دست دادن چیزی را متوجه میشویم و میل خود را برای رهایی از احساس فقدان قویتر میکنیم.
شاید پیش از این با مقالات و تبلیغات زیادی برخورد کردهاید که این اصول را بهکار گرفتهاند و خوب است که شما نیز در محتوای خود از آنها استفاده کنید، اما به میزان کم.
10. داستان بگویید.
یکی از جالبترین و موثرترین راهها برای جلب توجه مخاطب، گفتن یک داستان جذاب است. این استراتژی بهعنوان داستانگویی شناخته میشود و هدف اصلی آن ایجاد ارتباط قوی با مخاطبان شما است.
داستان یکی از مقدمات ارتباط است. از آنجایی که داستانها عمیقتر و حساستر هستند، احساسات و خاطرات را برانگیخته میکنند.
فقط مراقب باشید زیادهروی نکنید. در واقع، داستانسرایی فقط ابزاری است برای غنیتر کردن گفتگوی شما با خواننده و انسانیتر کردن این تعامل، زیرا چیزی انسانیتر از داستانگویی وجود ندارد، درست است؟
11. سؤالاتی بپرسید که پاسخ های مثبت دریافت کنید.
هنگام پرسیدن سوال، آن را طوری صورتبندی کنید که یک بیانیه نیز باشد. بنابراین، خواننده احساس خواهد کرد که با موافقت با آنچه میگویید، یک حقیقت غیرقابل انکار را ارائه میدهید.
12. نحوه صحبت خود را بنویسید.
با دقت فکر کنید، اگر به روشی مشابه آنچه که صحبت میکنید، کپی رایتینگ را بنویسید، یک پدیده جالب اتفاق میافتد: متن بسیار طبیعیتر خواهد بود، به شما امکان میدهد به خواننده نزدیکتر شوید، به داستانگویی کمک میکند و حتی خواندن را آسانتر میکند.
نکته مهم دیگر این است نباید بهنظر برسد که شما قصد فروش دارید، بلکه بهتر است نشان دهید چیزی را توصیه میکنید، مانند یک دوست.
13. بر موضوع اصلی مطالب تاکید کنید.
هر متنی دارای یک مقدمه، توسعه ایده و یک نتیجه است. بنابراین تقویت موضوع اصلی در تمام محتوای متن بسیار اهمیت دارد.
فرض کنید باید در مورد فواید چای سبز برای سلامتی صحبت کنید. در این مورد، ایدهآل این است که چای سبز را در مقدمه معرفی کنید، در طول متن فواید آن را برای سلامتی بیان کنید و اهمیت محصول را در نتیجهگیری طرح کنید.
14. مزایا و تجربه را بفروشید.
مهمتر از صحبت در مورد ویژگیها، توضیح مزایا و تجربهای است که مشتری در شرف بهدست آوردن آن است.
با فهرست کردن ویژگیهای محصول یا محتوای خود، فقط جنبه عقلانی را جلب میکنید و با تمرکز بر توصیف مزایا و تجربه، با مخاطب خود ارتباط احساسی برقرار میکنید.
کپی رایتر به چه مهارتهایی نیاز دارد؟
اگر به فکر تبدیل شدن به یک کپی رایتر هستید، در زیر برخی از مهارتهایی را که باید داشته باشید یا ارتقا دهید، فهرست میکنیم.
- خلاقیت خود را تحریک کنید.
برای تبدیل شدن به یک کپی رایتر، راه دیگری وجود ندارد: باید بسیار خلاق باشید. بهروز بودن و اطلاع از ترندها و اخبار راههایی برای شگفتزده کردن خواننده است. و همیشه محتوای خود را مطابق با آنچه مخاطبان از شما انتظار دارند حفظ کنید.
به خاطر داشته باشید که سرقت ادبی جرم است و میتواند عواقبی جدی داشته باشد. علاوه براین، موتورهای جستجو، مانند گوگل، همیشه از صفحات بازدید میکنند و بررسی میکنند که آیا مطالب ارائه شده اصل هستند یا از متنهای دیگر کپی شدهاند.
- مسلط باشید.
پیش از این در مورد اهمیت انجام تحقیقات عمیق و تولید محتوای با کیفیت صحبت کردهایم، زیرا این موارد عوامل مهمی هستند که به شما کمک میکنند تا در حوزه کاری خود متخصص شوید. علاوه براین، حفظ اقتدار و تبدیل شدن شما به یک مرجع را هموار میکنند.
- قانع کننده باشید.
خلاق بودن و داشتن اختیار صحبت در مورد یک موضوع کافی نیست. برای اینکه کسی از آنچه شما صحبت میکنید پیروی کند، باید متقاعد شده باشد.
با بهبود این مهارت، میتوانید تنها از طریق محتوای خود، کاربران را متقاعد و تشویق کنید که از وبلاگ یا وب سایت شما بازدید کنند.
- سرراست حرف بزنید.
تردید نداشته باشید. اگر از این شاخه به آن شاخه بپرید خواننده بهدنبال وبلاگ دیگری خواهد بود که آنچه را نیاز دارد، واضح و عینی به او ارائه دهد.
در نظر بگیرید که هر محتوا نقش متفاوتی دارد و متون 100 کلمهای، توسعه و پیچیدگی 3000 کلمه را ندارند. اما در همه موارد، مطمئن شوید که آنچه در مورد آن صحبت میکنید، به خواننده مربوط است.