تولید محتوای سئو شده: حجم بالا یا اعتبار دائمی؟ پاسخ یک متخصص سئو

این هفته در ستون “از یک متخصص سئو بپرسید”، با سوالی از طرف یک کاربر ناشناس روبرو هستیم که به یک دغدغه مهم در زمینه تولید محتوای سئو شده اشاره دارد: “آیا هنوز هم باید حجم بالایی از محتوا منتشر کنیم، یا بهتر است روی تعداد کمتر اما با اعتبار بالاتر و همیشه سبز (Evergreen) سرمایه گذاری کنیم؟” این یک سوال فوق العاده است! پاسخ قطعی همیشه محتوای با اعتبار بالاتر است، اما اگر هدف شما رشد و پایداری باشد، این محتوا لزوما همیشه سبز (Evergreen) نخواهد بود. اگر به دنبال ترافیک سریع و یک مدل تجاری زود بازده و دور ریختنی هستید، تولید محتوای حجیم منطقی به نظر میرسد. یادتان باشد که محتوای بیشتر به معنای سئوی بهتر نیست. ترافیک سئوی پایدار از طریق محتوا، با ارائه یک تجربه کاربری (User Experience) مناسب به دست می آید که شامل اطمینان از مفید بودن سایر موضوعات موجود در سایت برای کاربر نیز میشود.

هر دو نوع محتوای همیشه سبز (Evergreen) و محتوای به روز و مناسبتی (Timely Content) موثر هستند، اما تنها زمانی که برای کمک به کاربران ساخته شوند، نه برای دنبال کردن کلمات کلیدی.

چرا تولید محتوای حجیم در بلند مدت جواب نمیدهد

ایده تولید محتوای سئو شده به صورت انبوه برای جذب ترافیک، یک استراتژی است که در آن شما یک صفحه را بر روی کلمات کلیدی و عبارات خاصی متمرکز میکنید و آن را برای همین عبارات بهینه سازی میکنید. زمانی که گوگل الگوریتمهای برت (BERT) و مام (MUM) را راه اندازی کرد، این استراتژی (که از قبل هم منسوخ شده بود) تیر خلاص خود را دریافت کرد. این به روز رسانیها در سیستمهای گوگل به ارتباطات بین کلمات، سلسله مراتب صفحه و وبسایت نگاه میکردند تا تجربه صفحه را در مقابل کلمات خاص به کار رفته در آن ارزیابی کنند.

با بررسی معنای کلمات در ارتباط با تیترها (Headers)، جملات بالا و پایین آنها، و کدهای صفحه مانند اسکیما (Schema)، سئو از تمرکز صرف بر کلمات کلیدی به سمت آنچه کاربر از تجربه حضور در صفحه یاد میگیرد، حرکت کرد. همزمان، متخصصان سئوی پیشرو تمرکز بیشتری روی بردارها (Vectors) و موجودیتها (Entities) کردند؛ که هیچ کدام از اینها موضوعات جدیدی نیستند.

در اواسط دهه ۲۰۰۰، ابزارهای تولید محتوای خودکار یا اسپینر مقاله (Article Spinners) به تولید سریع و آسان صدها صفحه متمرکز بر کلمات کلیدی کمک میکردند. با استفاده از آنها، شما یک سینتکس اسپین (Spintax) (شبیه به پرامپت نویسی برای مدلهای زبان بزرگ یا LLMs مانند ChatGPT و Perplexity) با ماکروهایی برای جایگزینی کلمات ایجاد میکردید، و نرم افزار قطعات محتوای “اصلی” و جدید تولید میکرد. این محتوا سپس میتوانست به صورت انبوه منتشر شود، مشابه چیزی که “سئوی برنامه نویسی شده” (Programmatic SEO) نامیده میشود که نه جدید است و نه هرگز ایده هوشمندانه ای بوده است.

گوگل و دیگر موتورهای جستجو این صفحات را شناسایی کرده و به سایتها رتبه میدادند تا زمانی که متوجه تقلب آنها میشدند. الگوریتم پاندا (Panda) کار بزرگی در پیدا کردن صفحات تولید شده با اسپینر مقاله انجام داد و شروع به کاهش ارزش و جریمه کردن سایتهایی کرد که از این تکنیک تولید محتوای انبوه استفاده میکردند.

کمی بعد، صاحبان وبسایتها شروع به استفاده از زبان برنامه نویسی PHP به همراه فیدهای داده محصولات (Merchant Data Feeds) برای ایجاد صفحات خرید برای محصولات و گروههای محصول خاص کردند. این روش شبیه به تولید انبوه لیستهای خرید و مقایسه محصولات توسط شرکتهای رسانه ای است. محتوا (برای آن سایت) منحصر به فرد و اصلی است، اما چون به صورت انبوه تولید میشود، معمولا ارزش کمی دارد یا هیچ ارزشی ندارد. این شامل محتوای نوشته شده توسط انسان نیز میشود که سپس برای مقایسه ها استفاده میشود، حتی زمانی که کاربر دو محصول را برای مقایسه انتخاب میکند. در چنین شرایطی، شما باید از تگهای کنونیکال (Canonical Links) و متا روبات‌ها (Meta Robots) به درستی استفاده کنید، اما این موضوع برای یک مقاله دیگر است.

الگوریتم پاندا و الگوریتمهای هسته از قبل راهی برای شناسایی “صفحات کم محتوا” (Thin Pages) حاصل از اسپین کردن محتوا داشتند، بنابراین اگرچه این صفحات محصول، به ویژه هنگامی که با محتوای اسپین شده یا محتوای تولید شده توسط ماشین برای توصیف محصولات ترکیب میشدند، برای مدتی کار میکردند، اما این سایتها نیز شروع به جریمه شدن و از دست دادن ارزش خود کردند.

اکنون ما شاهد تولید محتوای هوش مصنوعی هستیم که به لحاظ فنی از طریق ابزارهایی مانند ChatGPT، Perplexity و غیره منحصر به فرد و “اصلی” است و برای کسب ترافیک سریع نیز کار میکند. اما همین سایتها در حال شناسایی شدن هستند و با شناسایی شدن، آن ترافیک را از دست میدهند. این دقیقا همان الگوی تکراری اسپین کردن مقاله و لیستها و صفحات خرید مبتنی بر PHP و فید داده است.

من میتوانم استدلالی را برای پرس و جوهای “فن اوت” (Fan-out Queries) و چرایی منطقی بودن داشتن صفحات متمرکز بر کلمات کلیدی خاص درک کنم. پرس و جوهای فن اوت نتایج هوش مصنوعی هستند که بخشهایی مانند “دیگران نیز میپرسند” (People Also Ask)، “نکاتی که باید بدانید” و سایر نتایج غنی از ادامه مطلب را به صورت خودکار در یک خروجی واحد ارائه میدهند، به جای اینکه ویژگیهای جستجوی جداگانه ای داشته باشند.

اگر یک متخصص سئو تجربه کار با بهترین شیوه های واقعی سئو را داشته باشد و درباره تجربه کاربری (UX) بداند، متوجه خواهد شد که پرس و جوی فن اوت از محتوا و راه حلهای ارائه شده در صفحات استفاده میکند، نه از چندین صفحه که بر روی کلمات کلیدی مشابه متمرکز شده اند. این معادل ساختن یک صفحه منحصر به فرد برای هر سوال بخش “دیگران نیز میپرسند” یا اضافه کردن آنها به عنوان سوالات متداول (FAQs) در صفحه است. این یک تجربه کاربری خوب نیست و گوگل میداند که شما در حال اسپم کردن یا بهینه سازی بیش از حد هستید. این روش ممکن است برای مدتی کار کند، اما وقتی شناسایی شوید، در موقعیت بدتری نسبت به زمان شروع قرار خواهید گرفت.

هر صفحه باید یک راه حل منحصر به فرد داشته باشد، نه یک کلمه کلیدی منحصر به فرد. وقتی محتوا بر روی راه حل متمرکز است، آن راه حل به عبارات کلیدی تبدیل میشود و همان صفحه میتواند برای چندین عبارت مختلف، از جمله تنوعهای مختلف در نتیجه فن اوت، نمایش داده شود.

اگر هدف، کسب ترافیک و درآمد سریع و سپس رها کردن یا فروش دامنه باشد، استراتژی محتوای بیشتر یک استراتژی خوب است. اما شما درآمد قابل اعتماد یا بلند مدتی نخواهید داشت و همیشه در حال تعقیب فرصت بعدی خواهید بود.

محتوای با کیفیت همیشه سبز و غیر همیشه سبز

تمرکز بر محتوای با کیفیتی که به کاربر نهایی ارزش ارائه میدهد، برای موفقیت بلند مدت بهتر از تولید حجم بالای محتوا است. کاربر از مقاله شما یاد میگیرد و این نوع محتوا معمولا قابل اعتمادتر است. این همان نوع محتوایی است که به طور طبیعی از وبسایتهای با اعتبار بالا و مرتبط از نظر موضوعی، بک لینک دریافت میکند.

مهمتر از آن، هر صفحه در وبسایت شما یک هدف (Intent) مشخص خواهد داشت. در سایتهایی که به جای کیفیت بر روی حجم تمرکز میکنند، بسیاری از پستها و صفحات به دلیل تمرکز بر کلمات کلیدی مشابه، شبیه به هم به نظر میرسند و کاربران نمیدانند کدام مقاله راه حل واقعی را ارائه میدهد. این یک تجربه کاربری (UX) بد است. یا اینکه موضوعات سایت بسیار پراکنده هستند، به طوری که یک صفحه درباره بهترین عطرها و صفحه ای دیگر درباره قلاده سگ است. اعتماد به کیفیت محتوا کاهش می یابد زیرا یک سایت نمیتواند در همه چیز متخصص باشد. و واضح است که این محتوا توسط ماشینها ساخته شده، یعنی جعلی است.

همچنین، لازم نیست تمام محتوا همیشه سبز (Evergreen) باشد. روندها در شرکتها و رفتار مصرف کنندگان تغییر میکند و مردم اطلاعات به روز و مناسبتی را در کنار موضوعات همیشه سبز میخواهند. اگر موضوع مربوط به عرضه محصولات جدید است، داشتن یک آرشیو و لیستی از تمام محصولات عرضه شده میتواند مفید باشد.

سایتهای مد به راحتی میتوانند به ترندهای هر فصل بپردازند. این محتوا با شروع فصل بعد منسوخ میشود، اما پوشش آن ترندها چیزی است که مردم در آینده به آن نگاه میکنند و از آن به عنوان منبع یا مرجع استفاده میکنند. این شامل دانشجویان مد که برای کلاسهایشان به دنبال منبع هستند، طراحانی که به دنبال الهام از گذشته هستند، و رسانه های جمعی که برای پوشش خبری ترندهای گذشته به یک نقطه مرجع نیاز دارند، میشود.

وقتی ترافیک محتوای همیشه سبز شما شروع به کاهش کرد، همیشه میتوانید آن را به روز رسانی کنید. به گذشته نگاه کنید و ببینید از آخرین به روز رسانی چه چیزهایی تغییر کرده یا پیشرفت کرده است و چگونه میتوانید آن را بهبود ببخشید.

• به دنبال سوالات بخش خدمات مشتریان باشید که پاسخ داده نشده اند.
• ویژگیهای نرم افزاری به روز شده یا رنگهای جدید را اضافه کنید.
• ببینید آیا مثالهایی وجود دارد که بتوان آنها را بهتر یا واضح تر کرد.
• اگر مقررات جدیدی در سطح محلی، ایالتی یا فدرال تصویب شده است، آنها را اضافه کنید تا محتوا دقیق باشد.
• محتوایی که منسوخ شده است را حذف کنید، یا آن را با ذکر دلایل به عنوان محتوای غیر مرتبط علامت گذاری کنید.
• به دنبال بخشهایی باشید که ممکن است در گذشته به موضوع مرتبط به نظر میرسیدند اما در واقع اینطور نبوده، و آنها را حذف کنید تا محتوا قوی تر شود.

هیچ کمبودی در راههای به روز رسانی و بهبود محتوای همیشه سبز وجود ندارد. اینها صفحات ستون (Pillar Pages) هستند که میتوانند در بلند مدت ترافیک ثابتی را به همراه داشته باشند و کسب و کار را قوی نگه دارند، در حالی که صفحات غیر همیشه سبز نیز نقش خود را با ایجاد جزر و مد در ترافیک ایفا میکنند. در برخی پروژه ها، ما برای یک یا دو ماه محتوای جدیدی تولید نمیکنیم زیرا صفحات ستون نیاز به به روز رسانی دارند و مشتریان همچنان از نظر ترافیک وضعیت خوبی دارند.

تولید محتوای سئو شده به صورت انبوه یک استراتژی خوب برای افرادی است که میخواهند سریع پول در بیاورند و قصد ندارند دامنه را برای مدت طولانی نگه دارند. این روش برای سایتهای زود بازده و دور ریختنی (Churn-and-burn)، دامنه هایی که اجاره میکنید (اگر مالک موافق باشد)، و پروژه های آزمایشی مناسب است. اما زمانی که هدف شما ساختن یک کسب و کار پایدار است، محتوای با اعتبار بالا که ارزش ارائه میدهد، راه حل اصلی است.

با این استراتژی، نیازی نیست نگران مقدار محتوا باشید؛ شما بر روی تجربه کاربری تمرکز میکنید. وقتی این کار را انجام میدهید، بیشتر کانالهای شما میتوانند رشد کنند، از جمله ایمیل/پیامک، رسانه های اجتماعی، روابط عمومی (PR)، برندینگ و سئو سایت.

منبع : Ask An SEO: High Volumes Or High Authority Evergreen Content?