فهرست مطالب
لیست ویدیو های انتخاب کلمه کلیدی
اگه هنوز انتخاب کلمه کلیدی برات یه چالش بزرگه یا نمیدونی چطوری درست شروع کنی، این ویدیو مخصوص خودته!
در این قسمت نحوه انتخاب و جمع آوری کلمات کلیدی مرتبط با سایت توسط گوگل کیورد پلنر توضیح داده شده
در این ویدیو نحوه جمع آوری و انتخاب کلمات کلیدی با جستجو های مرتبط گوگل توضیح داده شده
در این ویدیو نحوه جمع آوری و انتخاب کلمات کلیدی با keywordtool رو توضیح دادم.
در این قسمت بعد از جمع آوری لیست کلمات کلیدی از روش هایی که در مرحله اول گفتم نیاز داریم که کلمات کلیدی بهینه را از بین لیست انتخاب کنیم. در این ویدیو عوامل موثر و مهم برای انتخاب کلمه کلیدی بهینه برای شما آورده شده است.
انتخاب کلمه کلیدی، بیاغراق، سنگ بنا و شالوده اصلی هر استراتژی موفق در سئو به شمار میرود. اهمیت این مرحله آنقدر حیاتی است که یک تحقیق کلمات کلیدی دقیق میتواند مسیر یک کمپین سئو را به سمت موفقیت هدایت کند و یک انتخاب اشتباه، تمام زحمات شما را بیثمر سازد.
بنابراین، برای دستیابی به رتبههای برتر گوگل(چک لیست سئو Google) و جذب ترافیک ارگانیک هدفمند، اولین و اساسیترین گام، هدفگذاری کلمات کلیدی صحیح است.
اما پرسش اصلی اینجاست: کلمات کلیدی «درست» یا «مناسب» واقعاً چه ویژگیهایی دارند و چگونه باید آنها را یافت؟ در این راهنمای جامع، به همین پرسش کلیدی پاسخ خواهیم داد.
چگونه بهترین کلمه کلیدی را برای سئو انتخاب کنیم؟
فرآیند انتخاب کلمه کلیدی یک فعالیت استراتژیک است که موفقیت سئوی محتوای شما را تضمین میکند. برای پیدا کردن عباراتی که نه تنها ترافیک زیادی به همراه دارند، بلکه مخاطبان درستی را نیز به سایت شما هدایت میکنند، باید چهار معیار اساسی را به دقت تحلیل و ارزیابی کنید.
این راهنمای کاربردی به شما نشان میدهد که چگونه با در نظر گرفتن این چهار ستون اصلی، بهترین کلمات کلیدی را برای وبسایت خود شناسایی کنید:
حجم جستجوی ماهانه (Search Volume): اولین و بنیادیترین متریک، بررسی میزان تقاضا برای یک کلمه کلیدی است. شما باید بدانید که به طور میانگین، ماهانه چند نفر یک عبارت خاص را در گوگل جستجو میکنند. این عدد پتانسیل جذب ترافیک از آن کلمه را به شما نشان میدهد.
تحلیل رقابت و سختی کلمه کلیدی (Competition): رتبهبندی برای هر کلمهای آسان نیست. در این مرحله باید ارزیابی کنید که رقابت برای قرار گرفتن در صفحه اول نتایج گوگل چقدر دشوار است. آیا رقبای شما وبسایتهای بسیار قدرتمندی هستند؟ ابزارهای سئو میتوانند در تخمین این سختی به شما کمک کنند.
ارتباط موضوعی با محتوا (Relevance): کلمه کلیدی انتخابی شما باید ۱۰۰٪ با موضوع محتوا، خدمات یا محصولات وبسایت شما مرتبط باشد. از خود بپرسید: آیا کاربری که این عبارت را جستجو میکند، دقیقاً به دنبال همان چیزی است که من ارائه میدهم؟ این ارتباط مستقیم، کلید جذب مخاطب هدف است.
درک قصد کاربر از جستجو (Search Intent): این مهمترین و تعیینکنندهترین معیار است. شما باید بفهمید کاربری که یک کلمه کلیدی را تایپ میکند، چه هدفی در ذهن دارد. آیا به دنبال کسب اطلاعات است (مثلاً «انتخاب کلمه کلیدی چیست؟»)، قصد خرید دارد (مثلاً «خرید ابزار تحقیق کلمات کلیدی»)، یا به دنبال یک وبسایت خاص میگردد؟ تولید محتوا متناسب با قصد کاربر، رمز موفقیت در سئو و افزایش نرخ تبدیل است.
با دنبال کردن این چهارچوب و ایجاد تعادل میان این معیارها، میتوانید یک استراتژی هوشمندانه برای انتخاب کلمه کلیدی تدوین کرده و شانس خود را برای تسخیر رتبههای برتر گوگل به طور چشمگیری افزایش دهید.
گام اول: طوفان فکری و ساخت لیست اولیه کلمات کلیدی (Brainstorming)
نخستین گام عملی در فرآیند تحقیق کلمات کلیدی، گردآوری یک فهرست جامع و گسترده از تمام عباراتی است که به کسبوکار شما مربوط میشوند. این مرحله، شبیه به یک جلسه طوفان فکری (Brainstorming) است.
در این مقطع ابتدایی، به هیچ وجه خود را درگیر معیارهای پیچیدهای مانند سختی کلمه کلیدی (رقابت)، هزینه به ازای هر کلیک (CPC) یا حتی حجم جستجو نکنید. هدف اصلی در اینجا صرفاً کمیت است، نه کیفیت. شما باید بدون هیچ قضاوتی، یک مخزن بزرگ از ایدهها و کلمات کلیدی بالقوه ایجاد کنید.
نگران نباشید؛ فرآیند انتخاب کلمه کلیدی نهایی و فیلتر کردن این لیست در مراحل بعدی انجام خواهد شد. ما در گامهای ۲ تا ۶ به شما به طور کامل آموزش میدهیم که چگونه این فهرست خام را غربال کرده و ارزشمندترین عبارات را برای هدفگذاری استخراج کنید.
با این مقدمه، در ادامه روشهای عملی برای پیدا کردن ایدههای اولیه و ساخت لیست کلمات کلیدیتان را بررسی میکنیم:
روش اول: استخراج ایده از گوگل کیورد پلنر (Google Keyword Planner)
گرچه ابزار برنامهریز کلمات کلیدی گوگل (Google Keyword Planner) در اصل برای برنامهریزی کمپینهای تبلیغاتی گوگل ادز ساخته شده، اما یک گنجینه پنهان و فوقالعاده قدرتمند برای تحقیق کلمات کلیدی سئو محسوب میشود. بهترین بخش ماجرا این است که استفاده از آن کاملاً رایگان است.
برای بهرهبرداری از این ابزار جهت پیدا کردن کلمات کلیدی جدید، مراحل زیر را دنبال کنید:
ورود به ابزار: ابتدا به یک حساب کاربری گوگل ادز نیاز دارید (حتی اگر قصد تبلیغ ندارید). پس از ورود به حساب خود، در بخش ابزارها (Tools and Settings)، گزینه «Keyword Planner» را پیدا کرده و روی آن کلیک کنید.
شروع جستجو: گزینه «Discover new keywords» (یافتن کلمات کلیدی جدید) را انتخاب کنید. در این قسمت، یک کلمه کلیدی اولیه و گسترده که به کسبوکار شما مربوط است را در فیلد مشخص شده وارد کنید.
تحلیل نتایج اولیه: گوگل بلافاصله فهرستی طولانی از عبارات و کلمات کلیدی مرتبط را به شما نمایش میدهد. در کنار هر کلمه، اطلاعات تکمیلی مانند «هزینه در بالای صفحه» (Top of page bid) و دادههای دیگر را مشاهده خواهید کرد.
نکته بسیار مهم در این مرحله:
در حال حاضر، تمام این دادههای اضافی را کاملاً نادیده بگیرید. هدف ما در این گام، قضاوت یا انتخاب کلمه کلیدی نهایی نیست؛ بلکه صرفاً جمعآوری یک لیست خام و بزرگ از ایدههای بالقوه است.
فقط کلماتی را که حتی از دور به حوزه فعالیت شما مرتبط به نظر میرسند، انتخاب کرده و به لیست خود اضافه کنید. برای مدیریت این لیست میتوانید از ابزاری مانند Google Sheets یا Microsoft Excel استفاده کنید تا فرآیند در مراحل بعدی سادهتر باشد.
روش دوم: مهندسی معکوس استراتژی رقبا با Semrush
بسیاری از متخصصان سئو، ابزار Semrush را به عنوان یکی از قدرتمندترین و کارآمدترین پلتفرمهای موجود برای تحقیق کلمات کلیدی میشناسند. اما برگ برنده اصلی این ابزار چیست؟ توانایی بینظیر آن در تحلیل کلمات کلیدی رقبا و کشف فرصتهایی که آنها پیش از شما کشف کردهاند.
این روش به شما اجازه میدهد تا استراتژی محتوایی رقبای خود را مهندسی معکوس کرده و از کلماتی که برای آنها ترافیک ارگانیک به ارمغان آورده، ایده بگیرید.
نحوه کار با این قابلیت به این صورت است:
۱. آدرس وبسایت رقیب را وارد کنید: در گام اول، آدرس دامنه یکی از رقبای خود را در فیلد اصلی ابزار وارد کرده و روی دکمه جستجو کلیک کنید.
نکته حرفهای: رقیب مناسب را انتخاب کنید.
برای به دست آوردن نتایج کاربردی، از تحلیل وبسایتهای بسیار بزرگ و معتبر که رقابت با آنها تقریباً غیرممکن است، پرهیز کنید. به جای آن، به دنبال رقبای همسطح یا کمی قویتر از خودتان باشید. این کار به شما کمک میکند تا کلمات کلیدی قابل دستیابی (Achievable Keywords) را پیدا کنید که شانس واقعی برای رتبهبندی در آنها را دارید.
۲. به بخش «تحقیق ارگانیک» بروید: پس از تحلیل دامنه، از منوی سمت چپ، روی گزینه «Organic Research» کلیک کنید و سپس وارد تب «Positions» شوید.
در این بخش، لیستی کامل از تمام کلماتی که رقیب شما برای آنها در گوگل رتبه دارد، به شما نمایش داده میشود. این لیست یک معدن طلا برای پیدا کردن ایدههای جدید و افزودن آنها به فهرست اولیه کلمات کلیدی شماست.
روش سوم: کاوش در کلمات کلیدی طولانی با پیشنهادات گوگل (Google Suggest)
قابلیت تکمیل خودکار یا پیشنهادات گوگل (Google Suggest) یک منبع طلایی و دستکم گرفتهشده برای پیدا کردن کلمات کلیدی طولانی (Long-Tail Keywords) است. اینها عباراتی هستند که کاربران واقعی در لحظه جستجو میکنند و به همین دلیل ارزش بسیار بالایی دارند.
فرآیند کار با آن فوقالعاده ساده است:
- به صفحه جستجوی گوگل بروید.
- یک کلمه کلیدی اصلی و مرتبط با کسبوکارتان را تایپ کنید، اما کلید Enter را فشار ندهید.
بلافاصله، گوگل لیستی از عبارات پیشنهادی را به شما نمایش میدهد. این پیشنهادات صرفاً حدس و گمان نیستند؛ آنها بازتابی مستقیم از محبوبترین و پرتکرارترین جستجوهای مرتبطی هستند که توسط کاربران واقعی انجام شدهاند. هر یک از این عبارات میتوانند یک ایده عالی برای افزودن به لیست تحقیق کلمات کلیدی شما باشند، زیرا قصد کاربر در آنها معمولاً واضحتر و مشخصتر است.
روش چهارم: توسعه لیست کلمات کلیدی با ابزار KeywordTool.io
درحالی که روشهای قبلی برای ایدهیابی عالی هستند، ابزارهای تخصصی مانند KeywordTool.io این فرآیند را وارد سطح جدیدی میکنند. این ابزار رایگان، به عنوان یک موتور قدرتمند برای استخراج انبوهی از ایدههای کلمات کلیدی عمل میکند.
KeywordTool.io در واقع کار شما را ساده کرده و پیشنهادات جستجوی گوگل (و پلتفرمهای دیگر مانند یوتیوب، بینگ و آمازون) را در مقیاسی بسیار بزرگتر استخراج و در یک پنل واحد به شما ارائه میدهد.
مزایای کلیدی استفاده از این ابزار در مرحله طوفان فکری:
- حجم بالای پیشنهادات: صدها ایده از کلمات کلیدی مرتبط و طولانی را در چند ثانیه برای شما پیدا میکند.
- دادههای تکمیلی سئو: در کنار هر کلمه، دادههای مهمی مانند حجم جستجوی ماهانه (Search Volume)، روند محبوبیت (Trend) و سطح رقابت (Competition) را (در نسخه پولی) ارائه میدهد که برای مراحل بعدی انتخاب کلمه کلیدی حیاتی است.
- فیلترهای پیشرفته: به شما امکان میدهد نتایج را بر اساس کشور، زبان و پلتفرم مورد نظر خود فیلتر کنید تا به دقیقترین نتایج ممکن دست یابید.
- تحلیل رقبا: این ابزار همچنین قابلیتی برای تحلیل دامنه رقبا دارد که به شما کمک میکند عباراتی که باعث کسب رتبه برای آنها شده را شناسایی کرده و به لیست خود اضافه کنید.
استفاده از این ابزار یک راهکار هوشمندانه برای غنیسازی سریع لیست اولیه کلمات کلیدی و اطمینان از پوشش دادن تمام زوایای ممکن در حوزه کاری شماست.
روش پنجم: استفاده از ابزار جادویی کلمات کلیدی سمراش (Keyword Magic Tool)
ابزار Keyword Magic Tool، یکی دیگر از قابلیتهای بینظیر و استراتژیک در پلتفرم جامع سئوی Semrush است. عملکرد اصلی این ابزار، مانند بسیاری از ابزارهای دیگر، بر اساس یک کلمه کلیدی اولیه (Seed Keyword) استوار است؛ شما یک عبارت را وارد میکنید و ابزار لیستی طولانی از پیشنهادات مرتبط را به شما تحویل میدهد.
اما وجه تمایز و برتری کلیدی این ابزار، در عمق و گستردگی دادههایی است که برای هر کلمه کلیدی ارائه میکند. در حالی که در مرحله طوفان فکری صرفاً به دنبال ایدهها بودیم، Keyword Magic Tool اطلاعاتی حیاتی مانند سختی کلمه کلیدی، قصد کاربر (Intent)، هزینه به ازای کلیک (CPC) و معیارهای دیگر را در همان ابتدا در اختیار شما قرار میدهد.
وجود این دادههای غنی و طبقهبندی شده، فرآیند انتخاب کلمه کلیدی نهایی از میان لیست بلندبالای شما را به شکل چشمگیری سادهتر و هوشمندانهتر میسازد. (در مراحل بعدی به تفصیل به نحوه استفاده از این دادهها خواهیم پرداخت.)
این اطلاعات دقیق و کاربردی، دقیقاً همان چیزی است که برای غربالگری لیست اولیه خود نیاز داریم و ما را مستقیماً به گام حیاتی بعدی هدایت میکند…
مرحله دوم: پیدا کردن کلمات کلیدی با رقابت کم و قابل دسترس
اکنون که یک لیست جامع از ایدههای کلمات کلیدی در دست دارید، زمان آن رسیده که وارد مرحله تحلیل و غربالگری شوید. صرفاً داشتن یک لیست طولانی کافی نیست؛ هدف در این مرحله، شناسایی عباراتی است که شما شانس واقعی برای کسب رتبه در آنها را دارید. به عبارت دیگر، ما به دنبال کلمات کلیدی با رقابت کم (Low Competition) میگردیم.
در ادامه، یکی از بهترین و سادهترین روشها برای ارزیابی سطح رقابت را معرفی میکنیم:
استفاده از MozBar: ابزاری رایگان و کاربردی برای تحلیل رقبا
افزونه رایگان MozBar برای مرورگر کروم، یک ابزار فوقالعاده برای تحلیل سریع رقابت در صفحه نتایج جستجوی گوگل (SERP) است. پس از نصب، این ابزار اطلاعات کلیدی سئو را مستقیماً زیر هر نتیجه جستجو به شما نمایش میدهد.
دو معیار اصلی که MozBar در اختیار شما قرار میدهد عبارتند از:
- اعتبار صفحه (Page Authority – PA): این عدد، قدرت و اعتبار یک صفحه خاص را بر اساس کیفیت و کمیت لینکهایی که به آن داده شده، پیشبینی میکند. PA بالا نشان میدهد که آن صفحه به تنهایی بسیار قدرتمند است.
- اعتبار دامنه (Domain Authority – DA): این معیار، قدرت و اعتبار کلی یک وبسایت (دامنه) را در نگاه گوگل تخمین میزند. DA بالا (مانند سایتهای خبری بزرگ یا ویکیپدیا) به این معنی است که کل آن وبسایت از اعتبار بسیار بالایی برخوردار است.
چگونه از این اطلاعات استفاده کنیم؟
نکته کلیدی اینجاست: هیچ عدد جادویی یا استاندارد ثابتی برای PA و DA “خوب” یا “بد” وجود ندارد. سطح رقابت در هر حوزهی کاری کاملاً متفاوت است. برای مثال، در یک حوزه تخصصی، DA برابر با ۳۰ ممکن است بسیار بالا تلقی شود، در حالی که در یک حوزه دیگر، رقابت با چنین سایتی کاملاً ممکن است.
خوشبختانه، پس از انجام چند جستجو برای کلمات کلیدی لیست خود، به سرعت یک دید کلی و حسی نسبت به اعداد رایج در حوزه کاریتان پیدا خواهید کرد و متوجه میشوید که چه چیزی “رقابت کم” محسوب میشود.
قانون طلایی: به عنوان یک قاعده کلی، هرچه میانگین PA و DA سایتهای صفحه اول گوگل برای یک کلمه کلیدی پایینتر باشد، آن کلمه کلیدی برای شما قابل دسترستر است و شانس شما برای گرفتن رتبه در آن به مراتب بیشتر خواهد بود. اینها همان فرصتهایی هستند که باید در لیست خود علامتگذاری کنید.
ابزارهای تحلیل رقابت: امتیاز سختی کلمه کلیدی (Keyword Difficulty)
بسیاری از ابزارهای حرفهای تحقیق کلمات کلیدی، برای سادهسازی فرآیند تحلیل رقابت، یک امتیاز کلی تحت عنوان «سختی کلمه کلیدی» (Keyword Difficulty Score) ارائه میدهند. این امتیاز به شما کمک میکند تا با یک نگاه سریع، میزان دشواری کسب رتبه برای یک عبارت خاص را تخمین بزنید.
برای مثال:
- ابزار Semrush این معیار را با نام «Keyword Difficulty» نمایش میدهد.
- پلتفرم Ahrefs نیز از همین عنوان استفاده میکند.
- و ابزار KWFinder آن را «Keyword SEO Difficulty» مینامد.
نقطه ضعف اصلی امتیاز سختی کلمات کلیدی چیست؟
نقطه ضعف اصلی این امتیازها این است که تحلیل آنها تقریباً به طور کامل بر اساس قدرت و تعداد بکلینکهای صفحاتی است که در نتایج برتر قرار دارند.
درک نقاط ضعف و قوت محتوای رقبا، اساس استراتژیهای محتوایی پیشرفتهتری مانند روش آسمان خراش است که هدف آن ایجاد محتوایی به مراتب بهتر از تمام نتایج موجود است.
بله، شکی نیست که بکلینکها یکی از مهمترین فاکتورهای رتبهبندی گوگل هستند، اما آنها تنها یک تکه از پازل پیچیده سئو محسوب میشوند. گوگل برای رتبهبندی یک صفحه، به موارد بسیار گستردهتری توجه میکند، از جمله:
- سئو داخلی (On-Page SEO): میزان بهینهسازی محتوا و ساختار صفحه برای آن عبارت خاص.
- همخوانی با قصد کاربر (Search Intent): آیا محتوای شما دقیقاً به نیازی که پشت جستجوی کاربر قرار دارد، پاسخ میدهد؟
- کیفیت و تازگی محتوا: آیا اطلاعات ارائه شده جامع، دقیق و بهروز است؟
- و صدها سیگنال رتبهبندی دیگر.
نتیجهگیری کلیدی:
امتیاز سختی کلمات کلیدی یک دید کلی و سریع از سطح رقابت به شما میدهد و برای مقایسه اولیه عبارات مختلف بسیار مفید است. با این حال، هرگز نباید آن را به عنوان یک معیار صد در صد دقیق و نهایی در نظر بگیرید. همیشه آن را در کنار تحلیل دستی نتایج جستجو (مانند روشی که با MozBar توضیح داده شد) استفاده کنید تا به یک درک کامل و واقعبینانه از میدان رقابت برسید.
مرحله سوم: ارزیابی حجم جستجوی ماهانه (Monthly Search Volume)
پس از اینکه کلمات کلیدی با سطح رقابت مناسب را از لیست خود جدا کردید، نوبت به یک سوال اساسی میرسد: آیا اصلاً افراد کافی این عبارات را جستجو میکنند تا ترافیک معناداری برای سایت شما به همراه داشته باشند؟
در این مرحله، باید مشخص کنید که هر کلمه کلیدی در لیست شما، به طور میانگین در ماه چند بار توسط کاربران جستجو میشود. این معیار کلیدی را «حجم جستجوی ماهانه» (Monthly Search Volume) مینامند.
منبع اصلی دادهها: Google Keyword Planner
منبع اصلی و مستقیم برای به دست آوردن این اطلاعات، ابزار رایگان Google Keyword Planner (GKP) است. گوگل در این ابزار، حجم جستجو را با عنوان «میانگین جستجوی ماهانه» (Avg. Monthly Searches) نمایش میدهد.
شما حتی میتوانید نتایج را فیلتر کنید تا فقط کلمات کلیدیای نمایش داده شوند که سطح رقابت (Competition) یا هزینه هر کلیک (CPC) آنها بالاتر یا پایینتر از یک مقدار مشخص است.
نکته حیاتی: محدودیت دادههای حجم جستجو
با وجود اینکه این دادهها مستقیماً از خود گوگل میآیند، باید یک نکته بسیار مهم را در نظر داشته باشید: عدد نمایش داده شده یک «حدود تخمینی» یا یک «بازه» است، نه یک مقدار دقیق و قطعی.
برای درک بهتر این موضوع، به این مثال واقعی توجه کنید:
اگر کلمه کلیدی «ابزارهای سئو» را در Google Keyword Planner بررسی کنید، این ابزار به شما میگوید که حجم جستجوی ماهانه آن بین ۱,۰۰۰ تا ۱۰,۰۰۰ است.
اما بر اساس دادههای واقعی از Google Analytics سایتی که برای همین عبارت در رتبه ۳ گوگل قرار دارد، تعداد جستجوی واقعی به عددی نزدیک به ۳۹,۰۰۰ در ماه میرسد! این تفاوت فاحش به ما نشان میدهد که هرگز نباید به این اعداد به عنوان یک حقیقت مطلق نگاه کرد.
جالب است بدانید که اکثر ابزارهای محبوب تحقیق کلمات کلیدی (از جمله Semrush) نیز دادههای حجم جستجوی خود را مستقیماً از API گوگل دریافت میکنند و در نتیجه، همین محدودیت را به ارث میبرند.
اما دو ابزار وجود دارند که با استفاده از مدلها و دادههای داخلی خودشان، تلاش میکنند تخمینهای دقیقتری از حجم جستجوی ماهانه ارائه دهند…
تخمین دقیقتر حجم جستجو با دادههای Clickstream (در Moz و Ahrefs)
همانطور که دیدیم، دادههای Google Keyword Planner با محدودیتهایی همراه است. اینجا جایی است که ابزارهایی مانند Moz Pro و Ahrefs با رویکردی متفاوت وارد میدان میشوند. این دو پلتفرم محبوب، برای تخمین حجم جستجو از دادههایی به نام «Clickstream» استفاده میکنند.
به عبارت دیگر، آنها به جای دریافت مستقیم داده از GKP، با تحلیل رفتار واقعی میلیونها کاربر اینترنت (مانند کلیکها، تاریخچه مرورگر و…) حجم جستجو را با دقت بالاتری مدلسازی و تخمین میزنند.
مقایسه در عمل: بازگشت به مثال «ابزارهای سئو»
بیایید دوباره به مثال کلمه کلیدی «ابزارهای سئو» برگردیم و ببینیم این دو ابزار چه تخمینی ارائه میدهند:
- ابزار Moz برای این عبارت، محدودهای بین ۶,۵۰۰ تا ۹,۳۰۰ جستجو در ماه را نشان میدهد.
- ابزار Ahrefs حجم جستجو را حدود ۱۲,۰۰۰ در ماه تخمین میزند.
نکته مهم: هدف از این مقایسه، اثبات برتری یک ابزار بر دیگری نیست. این مثال به وضوح نشان میدهد که ابزارهای مختلف از متدولوژیهای متفاوتی برای تخمین حجم جستجو استفاده میکنند و اعداد آنها میتواند متفاوت باشد.
یک کلمه کلیدی خوب باید چقدر حجم جستجو داشته باشد؟
حالا به سوال میلیون دلاری میرسیم: یک کلمه کلیدی برای اینکه ارزش سرمایهگذاری و تولید محتوا داشته باشد، حداقل به چه میزان حجم جستجوی ماهانه نیاز دارد؟
پاسخ کوتاه: بستگی دارد.
پاسخ جامع:
هیچ حداقل حجم جستجوی جادویی و ثابتی برای تمام کسبوکارها وجود ندارد. هر صنعت (Niche) دنیای خاص خود را دارد و آنچه در یک حوزه “زیاد” محسوب میشود، ممکن است در حوزهای دیگر “کم” باشد.
- مثال مقایسهای: برای مثال، در حوزه کاری من (بازاریابی B2B)، یک کلمه کلیدی با حجم جستجوی ۲,۵۰۰ در ماه یک فرصت فوقالعاده محسوب میشود. اما در یک حوزه عمومیتر مانند تناسب اندام (B2C)، حجم جستجوی ۲۵,۰۰۰ ممکن است یک عدد متوسط یا حتی کم به حساب بیاید.
بنابراین، توصیه میشود به جای تمرکز بر یک عدد مطلق، کلماتی را هدف قرار دهید که در مقایسه با سایر کلمات کلیدی صنعت شما، حجم جستجوی نسبتاً بالایی دارند.
پس از ارزیابی این معیار و علامتگذاری کلمات کلیدی ارزشمند، آماده ورود به مرحله چهارم خواهیم بود…
مرحله چهارم: ارزیابی پتانسیل تجاری و درآمدزایی کلمات کلیدی
یک کلمه کلیدی با حجم جستجوی بالا و رقابت کم، یک شروع عالی است. اما این تمام داستان نیست. سوالی که در این مرحله باید از خود بپرسید این است:
آیا کاربری که این کلمه کلیدی را جستجو میکند، پتانسیل تبدیل شدن به مشتری را دارد؟
به عبارت دیگر، آیا آن کلمه کلیدی برای کسبوکار شما درآمدزایی خواهد کرد؟ برای پاسخ به این سوال، دو روش کلیدی وجود دارد که به یک شاخص مهم در Google Keyword Planner به نام «Top of Page Bid» مرتبط است.
«Top of Page Bid» یا «هزینه بالای صفحه» چیست؟
این عدد، تخمین گوگل از هزینهای است که تبلیغدهندگان حاضرند برای هر کلیک روی تبلیغاتشان در بالای صفحه اول نتایج جستجو بپردازند.
قانون ساده است: هرچه این هزینه بالاتر باشد، آن کلمه کلیدی از نظر تجاری ارزشمندتر است. این ویژگی را «هدف تجاری» (Commercial Intent) مینامند.
بیایید با دو مثال این موضوع را شفاف کنیم:
- کلمه کلیدی اطلاعاتی: عبارتی مانند «نکات نویسندگی». کاربری که این را جستجو میکند، به دنبال یادگیری است. در این مورد، هزینه تخمینی برای هر کلیک ۲ دلار است.
- کلمه کلیدی تجاری: عبارتی مانند «میزبانی وردپرس». کاربری که این را جستجو میکند، قصد خرید یک سرویس را دارد. در این مورد، هزینه تخمینی هر کلیک به ۳۷.۴۱ دلار میرسد!
این یعنی ارزشی نزدیک به ۱۸ برابر بیشتر از کلمه کلیدی اول!
چگونه از این داده استفاده کنیم؟
آیا این به آن معناست که باید فقط کلمات کلیدی با هزینه کلیک (CPC) بالای ۲۰ دلار را هدف قرار دهید؟ قطعاً نه.
در عوض، توصیه میشود از «هدف تجاری» به عنوان یک فاکتور دیگر در کنار حجم جستجو و سطح رقابت استفاده کنید. این معیار به شما کمک میکند تا درک عمیقتری از ارزش واقعی هر کلمه کلیدی در لیست خود به دست آورید و بهترین و سودآورترین آنها را برای کسبوکار خود شناسایی کنید.
با افزودن این لایه تحلیل، شما اکنون آمادهاید تا لیست خود را هوشمندانهتر از همیشه غربال کرده و به سراغ مراحل بعدی بروید.
تناسب محصول با کلمه کلیدی (Product-Keyword Fit): آیا مخاطب درستی را هدف گرفتهاید؟
دومین فاکتور کلیدی در ارزیابی پتانسیل درآمد یک کلمه کلیدی، مفهومی است که آن را «تناسب محصول با کلمه کلیدی» (Product-Keyword Fit) مینامیم.
به زبان ساده:
آیا این کلمه کلیدی، ارتباط منطقی با محصول یا خدماتی که شما میفروشید دارد؟
قاعده کلی این است که هرچه کلمه کلیدی به محصول شما نزدیکتر باشد، شانس تبدیل آن کاربر به مشتری وفادار نیز بیشتر است.
اما یک استراتژی هوشمندانهتر نیز وجود دارد:
شما همیشه مجبور نیستید فقط روی کلمات کلیدیای تمرکز کنید که مستقیماً به محصول شما اشاره دارند.
مثال عملی: استراتژی محتوای Backlinko
برای درک بهتر این موضوع، بیایید به استراتژی سایت Backlinko، که یک شرکت پیشرو در زمینه آموزش سئو است، نگاه کنیم.
- محصول اصلی: دورههای آموزشی سئو و بازاریابی آنلاین.
- کلمات کلیدی مستقیم: «آموزش سئو»، «دورههای بازاریابی آنلاین».
با این حال، بخش بزرگی از استراتژی محتوای این سایت بر روی کلمات کلیدی تمرکز دارد که مشتریان بالقوه، زمانی که هنوز قصد خرید دوره ندارند، آنها را جستجو میکنند. سپس، محتوایی ارزشمند و کاملاً بهینهسازی شده (SEO-Friendly) حول آن عبارات ایجاد میشود.
برای مثال، سایت Backlinko در صفحه نتایج جستجو برای کلمه کلیدی «بررسی سئو» (SEO audit) در رتبه ۵ برتر قرار دارد.
حالا این سوالات را از خود بپرسید:
- آیا Backlinko نرمافزاری برای بررسی سئو میفروشد؟ خیر.
- آیا خدمات بررسی و آنالیز سئو ارائه میدهد؟ خیر.
پس چرا این کلمه کلیدی اینقدر برایشان مهم است؟
پاسخ در درک عمیق از مخاطب نهفته است: آنها میدانند افرادی که به دنبال «بررسی سئو» هستند، دقیقاً در گروه مخاطبان هدف آنها قرار میگیرند. این محتوا، یک نقطه تماس ارزشمند است تا برند خود را در معرض دید این گروه مهم قرار دهند و اعتماد آنها را جلب کنند.
بنابراین، هنگام انتخاب کلمات کلیدی، علاوه بر فروش مستقیم، به این فکر کنید که چگونه میتوانید از طریق محتوای مفید، با مخاطبان ایدهآل خود در مراحل مختلف سفرشان ارتباط برقرار کنید.
مرحله پنجم: تخمین نرخ کلیک ارگانیک (Organic CTR) واقعی
این مرحله، پلی است بین حجم جستجوی تئوری و ترافیک واقعی که به سایت شما سرازیر خواهد شد. در این بخش، میخواهیم تخمین بزنیم که از میان تمام افرادی که یک عبارت را جستجو میکنند، چه تعداد واقعاً روی نتایج ارگانیک کلیک خواهند کرد.
چرا نمودارهای سنتی CTR دیگر قابل اعتماد نیستند؟
احتمالاً شما هم نمودارهای کلاسیک نرخ کلیک را دیدهاید که نشان میدهند نتیجه شماره ۱ حدود ۳۰٪ کلیکها را دریافت میکند، نتیجه شماره ۲ حدود ۱۵٪ و به همین ترتیب این درصد کاهش مییابد.
اما این نمودارها یک مشکل اساسی دارند: آنها واقعیتِ شلوغ و پویای صفحه نتایج گوگل امروزی را در نظر نمیگیرند.
امروزه، صفحه نتایج جستجو (SERP) بیش از هر زمان دیگری پر از عناصری است که توجه کاربر را از ۱۰ لینک آبی رنگ سنتی منحرف میکنند. برای مثال:
- قطعههای ویژه (Featured Snippets): که پاسخ سوال را مستقیماً در بالای صفحه نمایش میدهند و نیاز به کلیک را از بین میبرند.
- نتایج ویدیویی و تصویری: که بخش بزرگی از فضای بصری صفحه را اشغال میکنند.
- باکسهای «مردم این را هم میپرسند» (People Also Ask)، نتایج خرید (Shopping Ads) و نقشهها (Maps) که کلیکها را به سمت خود میکشانند.
به عبارت دیگر:
حجم جستجو یک معیار مهم است، اما اگر به خاطر این عناصر ویژه، هیچکس روی نتایج ارگانیک کلیک نکند، این حجم جستجو عملاً بیفایده خواهد بود.
به همین دلیل، قبل از نهایی کردن لیست کلمات کلیدی، باید یک تخمین واقعبینانه از نرخ کلیک ارگانیک (Organic CTR) برای هر عبارت به دست آورید. در ادامه، روش انجام این کار را بررسی میکنیم.
راهنمای عملی: تحلیل صفحه نتایج جستجو (SERP) برای تخمین کلیک
سادهترین و در عین حال دقیقترین روش برای ارزیابی نرخ کلیک ارگانیک، بررسی مستقیم صفحه نتایج گوگل (SERP) برای کلمات کلیدی مورد نظر شماست. این تحلیل چشمی به شما نشان میدهد که چه میزان از فضای صفحه، توسط عناصر غیرارگانیک اشغال شده است.
این شلوغی در نتایج جستجو، در صفحات موبایل اهمیت دوچندان پیدا میکند و به همین دلیل سئو موبایل یک اولویت کلیدی است. همچنین برای کسبوکارهایی که به یک منطقه جغرافیایی خاص خدمات میدهند، توجه به نتایج نقشه و فاکتورهای سئوی محلی در تحلیل SERP حیاتی است.
کاری که باید انجام دهید:
کلمات کلیدی اصلی خود را در گوگل جستجو کرده و به دقت به عناصری که قبل از اولین نتیجه ارگانیک ظاهر میشوند، توجه کنید. این عناصر «سارقان کلیک» (Click Thieves) هستند.
به دنبال موارد زیر بگردید:
- تبلیغات بالای صفحه (Top Ads): معمولاً تا چهار جایگاه تبلیغاتی.
- قطعههای ویژه (Featured Snippets): باکسهای بزرگی که پاسخ مستقیم به سوال کاربر میدهند.
- باکسهای «مردم همچنین میپرسند» (People Also Ask): سوالات مرتبطی که کاربر را به جستجوهای جدید هدایت میکنند.
- نتایج ویدیویی، تصویری یا نقشه.
- نتایج خرید (Google Shopping).
هرچه تعداد این عناصر بیشتر باشد، میدانید که درصد کمتری از کاربران به نتایج ارگانیک پایینتر صفحه دسترسی پیدا میکنند و نرخ کلیک واقعی شما کمتر از نمودارهای استاندارد خواهد بود.
مثال واقعی: تحلیل کلمه کلیدی «بیمه عمر»
بیایید کلمه کلیدی بسیار رقابتی و ارزشمند «بیمه عمر» (life insurance) را تحلیل کنیم.
وقتی این عبارت را جستجو میکنید، قبل از اینکه حتی به اولین نتیجه ارگانیک برسید، با موارد زیر روبرو میشوید:
- چهار تبلیغ در بالای صفحه (Top Ads): این تبلیغات اولین چیزی هستند که کاربر میبیند و بخش قابل توجهی از کلیکها را به خود اختصاص میدهند.
- یک قطعه ویژه (Featured Snippet) بزرگ: که به شکلی برجسته به سوالات احتمالی کاربر درباره بیمه عمر پاسخ میدهد.
- یک باکس «مردم همچنین میپرسند» (People Also Ask): که کلیکها را به سمت سوالات مرتبط دیگر هدایت میکند.
تمام این عناصر، فضایی که باید به نتیجه شماره یک ارگانیک اختصاص داده میشد را اشغال کردهاند. این یعنی بخش قابل توجهی از کاربران، هرگز به پایین صفحه اسکرول نکرده و نتایج ارگانیک را نخواهند دید، چه رسد به اینکه روی آنها کلیک کنند.
نتیجهگیری استراتژیک:
آیا این تحلیل به معنای نادیده گرفتن کامل این کلمه کلیدی است؟
قطعاً خیر.
ارزش تجاری این کلمه کلیدی آنقدر بالاست که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. همانطور که در ابزارهای سئو میبینیم، معیار «هزینه ابتدای صفحه» (Top of page bid) برای آن ۴۶.۹۵ دلار است که نشاندهنده قصد خرید بالای جستجوکنندگان است.
اما این تحلیل یک دیدگاه واقعبینانه به شما میدهد. این یک فاکتور کلیدی است که هنگام انتخاب نهایی کلمات کلیدی از لیست خود، باید به آن توجه کنید. برای موفقیت در چنین کلمهای، نه تنها باید رتبه بگیرید، بلکه باید تایتل و توضیحات شما آنقدر جذاب باشد (کپی رایتینگ)که بتواند در این فضای شلوغ، کلیک کاربر را بدزدد.
مرحله ششم: ارزیابی روند محبوبیت کلمات کلیدی با Google Trends
آخرین مرحله در فرآیند غربالگری و انتخاب کلمات کلیدی، نگاه به آینده است. در این مرحله، ما بررسی میکنیم که آیا کلمات کلیدی باقیمانده در لیست شما در حال رشد، ثبات یا افول هستند.
چرا تحلیل روند اهمیت دارد؟
سرمایهگذاری روی کلمات کلیدی که محبوبیت آنها در حال افزایش است، به این معناست که ترافیک ارگانیک شما به مرور زمان و با کمترین تلاش اضافی، به صورت خودکار رشد خواهد کرد. شما روی موضوعی دست میگذارید که اهمیت آن برای کاربران روزبهروز بیشتر میشود.
ابزار اصلی و رایگان شما برای این تحلیل، Google Trends است.
راهنمای گامبهگام تحلیل روند در Google Trends
کلمه کلیدی خود را وارد کنید: به سایت Google Trends بروید و عبارت مورد نظر خود را در آن جستجو کنید.
بازه زمانی را تنظیم کنید (نکته کلیدی): محدوده زمانی گزارش را روی «۵ سال گذشته» (Past 5 years) تنظیم کنید.
- چرا ۵ سال؟ این بازه زمانی به شما کمک میکند تا از نوسانات کوتاهمدت و تبهای خبری زودگذر عبور کرده و یک تصویر واقعی از روند بلندمدت محبوبیت آن موضوع به دست آورید. این کار، تفاوت بین یک «مُد زودگذر» و یک «روند پایدار» را مشخص میکند.
نمودار روند را تحلیل کنید (تفسیر نتایج): به دقت به نمودار نمایش داده شده نگاه کنید و وضعیت آن را ارزیابی کنید:
روند صعودی (Increasing Trend): این بهترین حالت ممکن است. نشان میدهد که علاقه عمومی به این موضوع در حال افزایش است و سرمایهگذاری روی آن، بازدهی فزایندهای در آینده خواهد داشت. این یک نشانه عالی برای انتخاب کلمه کلیدی است.
روند پایدار (Stable Trend): این نیز یک نشانه بسیار خوب است. یک روند ثابت به این معناست که این کلمه کلیدی دارای یک سطح تقاضای پایدار و قابل اتکاست و به این زودیها اهمیت خود را از دست نخواهد داد.
روند نزولی (Decreasing Trend): این یک زنگ خطر است. اگر محبوبیت یک کلمه کلیدی به طور مداوم در حال کاهش است، به این معناست که تولید محتوا برای آن احتمالاً بازدهی بلندمدت نخواهد داشت. مگر اینکه آن کلمه کلیدی برای کسبوکار شما حیاتی باشد، در غیر این صورت بهتر است آن را با گزینهای که آینده روشنتری دارد، جایگزین کنید.
این تحلیل نهایی به شما کمک میکند تا لیست کلمات کلیدی خود را با اطمینان کامل نهایی کرده و روی عباراتی تمرکز کنید که نه تنها امروز، بلکه در سالهای آینده نیز برای شما ترافیک و ارزش به ارمغان میآورند.
پس از انتخاب کلمات کلیدی و تولید محتوای باکیفیت، گام بعدی اطمینان از سلامت فنی سایت شماست. با استفاده از یک چک لیست سئو تکنیکال جامع میتوانید تمام جنبههای فنی سایت خود را بررسی کنید و با روشهایی مانند استفاده از کد ایندکس سریع گوگل، محتوای خود را در سریعترین زمان ممکن به گوگل معرفی نمایید.
منبع : Choosing Keywords
برای ساخت لیست کلمات کلیدی، ابتدا باید از ابزارهایی مثل Google Keyword Planner، Semrush و Google Suggest استفاده کنیم تا پیشنهادات مرتبط با کسبوکار خود را دریافت کنیم و کلمات کلیدی مرتبط را جمعآوری کنیم.
برای شناسایی کلمات کلیدی با رقابت کم، میتوانیم از ابزارهایی مانند MozBar برای کروم استفاده کنیم که به شما کمک میکند تا میزان رقابت برای کلمات کلیدی را در نتایج جستجو مشاهده کنید. همچنین امتیاز سختی کلمات کلیدی که توسط ابزارهایی مثل Semrush و Ahrefs محاسبه میشود، میتواند راهنمای خوبی باشد.
حجم جستجو کلمات کلیدی را میتوانید از ابزارهایی مانند Google Keyword Planner یا Semrush بدست آورید. این ابزارها میزان جستجوهای ماهانه برای هر کلمه کلیدی را تخمین میزنند و به شما کمک میکنند تا کلمات کلیدی پر جستجو را شناسایی کنید.
حجم جستجو: اولین ملاک برای انتخاب کلمه کلیدی، میزان جستجو آن کلمه است. کلماتی که حجم جستجوی بالاتری دارند، معمولاً پتانسیل بیشتری برای جذب ترافیک دارند. این اطلاعات را میتوان از ابزارهایی مانند Google Keyword Planner و Semrush به دست آورد.
رقابت: میزان رقابت برای کلمه کلیدی هم از اهمیت بالایی برخوردار است. انتخاب کلمات کلیدی با رقابت کمتر باعث میشود که شما سریعتر به رتبههای بالا دست یابید. از ابزارهایی مانند MozBar و Semrush برای بررسی رقابت استفاده کنید.
ارتباط با محتوای سایت و نیاز کاربر: کلمات کلیدی باید مرتبط با محتوای سایت شما و نیازهای واقعی کاربران باشند. درک دقیق از آنچه کاربران به دنبال آن هستند، بسیار مهم است.
قصد جستجو (Search Intent): باید توجه کنید که کاربرانی که به دنبال یک کلمه کلیدی خاص هستند، به دنبال چه نوع اطلاعاتی هستند. آیا قصد خرید دارند؟ یا فقط به دنبال کسب اطلاعات بیشتر هستند؟ انتخاب کلمات کلیدی که با قصد جستجو هماهنگ باشند، کمک زیادی به بهبود نرخ تبدیل میکند.
پتانسیل درآمدزایی: برخی کلمات کلیدی میتوانند بیش از دیگران برای کسبوکار شما درآمدزایی داشته باشند. برای بررسی این موضوع، میتوانید به “Top of Page Bid” یا هزینه تبلیغات در بالای صفحه نگاه کنید. کلمات کلیدی با هزینه تبلیغات بالاتر معمولاً ارزش بیشتری از نظر تجاری دارند.

من، جعفر جلالی، سایت ایران بک لینک را راهاندازی کردم. با تکیه بر تجربیاتی که طی سالها در کسبوکارهای آنلاین به دست آوردهام و همچنین استفاده از منابع اصلی و معتبر انگلیسی، تلاش کردم بهترین مقالات و منابع آموزشی در زمینه سئو را به زبان فارسی گردآوری کنم. هدف من از ایجاد ایران بک لینک این است که به کسبوکارهای آنلاین کمک کنم تا با دسترسی به اطلاعات کاربردی و جامع، به موفقیت بیشتری دست پیدا کنند. امیدوارم که ایران بک لینک بتواند به منبعی قابلاعتماد برای شما تبدیل شود.




































